زمان درفضای مجازی
این سوال مطرح است که فضای مجازی آیا زمان را می کشد یا آن را تقویت می کند ؟ آیا فضای مجازی می تواند به تقابل با زمان واقعی برخیزد ؟ آیا زمان فضای مجازی امتداد زمان در فضای واقعی است یا هیچگونه سنخیت با آن ندارد ؟ آیا سنجه های آنها یکی است ؟ آیا این ها از یک سنخ هستند ؟ و آیا اصلا این ها با هم قابل قیاس اند ؟
خصوصیات زمان فیزیکی (واقعی)
بر اساس قانون نسبیت انیشتین ، در فیزیک زمان متغییری از سرعت حرکت است و هر گونه تغییر زمان بستگی به حرکت دارد . بر اساس این قانون شییء که سریعتر حرکت می کند از شییء که کندتر حرکت می کند از زمان کمتری بهره می گیرد . در این خصوص نیوتن نیز زمان را یک امر عینی می داند که ظرف واقعیت شده پیدا کرده است .
از نظر انیشتین زمان از سه متغیر فاصله ، حرکت و سرعت تشکیل می شود و وقتی هر کدام از این عناصر را از زمان بگیریم زمان معنای خود را از دست می داده ، در نتیجه هر آنچه که با زمان مفهوم پیدا می کند معنا و سنجش خود را از دست می دهد مانند: گذشته ، آینده ، مرگ ، زندگی و ...
"زمان در فرآیند جهان فیزیکی موضوع "مرگ و زندگی" است ولی زمان در بستر مجازی موضوع "زندگی ، زندگی" و از یک ساختار هندسی برخوردار است .
زمان در جهان واقعی (فیزیکی) موضوع انتزاع شده از گذشته ، حال و آینده است در حالیکه زمان در جهان مجازی همیشه حاضر "حال گرایی دایمی" است .
در فضای مجازی برای زمان مرگ متصور نیست و به جای مرگ زندگی و حیات جدید و مضاعف پیدا می شود و امری به نام همه زمان شکل می گیرد ." (دکتر عاملی ، جزوه کلاسی)
خصوصیات زمان مجازی
در فضای مجازی ما با فشردگی زمان روبرو هستیم به این معنا که هزاران فرآیند در یک زمان واحد اتفاق می افتد . همچنین زمان همانند فضای واقعی دارای توالی وبه صورت خطی نیست که لازم باشد تا لحظه قبلی پایان پذیرد تا لحظه بعدی آغاز شود بلکه در فضای مجازی از خصلت حضور موازی و هندسی زمان استفاده می شود .
دیوار و زندان زمان در فضای مجازی فرو می ریزد و تبدیل به وجود متکثر ، نامتناهی و قابل شکستن می شود . زمان در فضای مجازی از منطق صفر و یک و از یک " ساختار ریاضی " و دیجیتالی برخوردار است .
زمان از متمرکز بودن به زمان به مفهوم " جهان گرایانه " تبدیل می شود . غیر مرکزی بودن فضای مجازی در مقابل مرکزی بودن جهان واقعی منجر به " پایان انزوای مکان " می شود و امکان ارتباط جهان پراکنده در فضای های جغرافیایی متعدد را با یکدیگر فراهم می سازد . غیر مرکزی بودن اشاره به ظرفیتی دارد که به ظرفیتی دارد که منجر به انعطاف در فضای جغرافیایی و بهره وری فضای های دورافتاده با " ارزش نیروی کار "متفاوت در روابط تجاری می شود .
در فضای مجازی هایپرتکس بودن زمان یعنی ارتباط پیوسته براساس " منطق همه جهان در یک مکان " و " یک مکان در همه جهان " نیز معنا دار می شود .
مقایسه این دو فضا :
در فضای مجازی منطق زمان و به تبع آن منطق مکان فرو می ریزد و یک امر لامکانی و یک امرلازمانی (فرازمانی) به وقوع می پیوندد .
مفهوم حرکت با دو عنصر زمان و مکان شناخته می شود و هر حرکتی عاملی اصلی برای هر تغییر و تحول است . پس به نحوی می توان گفت که همه تغییرات و همه متغییر های اصلی به زمان فرا متغییر وابسته است . زمان است که مبنای اندازه گیری یک واحد کار در فضای مجازی و فضای فیزیکی محسوب می گردد . روح و ذهن و فکر یک امر فرازمان و فرامکان است که محدود به جغرافیای نیست و انتقال روح و فکراز منطق انتقال جسم تبعیت نمی کند و به نوعی امکان حرکت و انعزاف فراجسمی برای آن فراهم است.( عاملی ،1388)
حرکت در فضای مجازی با منطق روح و فکر صورت می گیرد نه با منطق جسم . همان طور که روح و ذهن و فکر قدرت برش زدن و گذشتن از دیوار زمان دارد ، در فضای مجازی نیز با یک جریان سیال و پرتحرک و رهیده شده از استبداد زمان و مکان مواجه هستیم . ( عاملی ،1388)
با این تفاصیل می توان مدعی شد که واقعیت مجازی شدن زمان ، عنصری است که منطق " تقویت جغرافیا و مکان " را در عرصه مجاز معنا می بخشد و موجب شکل گیری " مکان ها و جغرافیای مجازی " در کنار " مکان فیزیکی " می شود .
در پایان باید مجددا تاکید شود که فضای مجازی این امکان و قدت را برای ما مهیا ساخته که به توانیم زمان و مکان را برش دهیم .
منابع :
- عاملی سعیدرضا ، زمان مجازی و ساخت شهرهای تاریخی موازی ،موسسه انتشارات بعثت ، 1388.
- عاملی سعیدرضا ، جزوه کلاسی مطالعات فضای مجازی ، کارشناسی ارشد رشته مطالعات فرهنگی و رسانه ، دانشگاه تهران دانشکده علوم اجتماعی نیم سال اول 1391